دل نوشته ای برای مامانم

ساخت وبلاگ
سلام مامان خوبم خداروشکر، شما خوبین؟چند وقته دیگه حتی دلم نمیخواد که بنویسم مامان حتی دیگه نمیخوام که اروم بشم خسته شدم مامان، خسته... دیگه کم اوردم، بریدم، میدونم هربار این جملاتو تکرار میکنم ولی مامان باور کن هربار بیشتر از قبل کم میارم خسته میشم میبرم ... جدیدا دیگه هیچ حرفی هم ندارم فقط باید بشینم یجا خیره شم به یجا دیگه  و فقط برات اشک بریزم فقط همین مامان دلم برای با تو بودن تنگ شده، برای اذیت کردنت، برای خود خود خودت مامان چقدر به سکوت نیاز دارم مامان به سکوتی مثل سکوت تو... به ارامشی مثل خوابیدنت، چقدر دلم برای خوابیدن در کنارت دلم تنگ شده... کاش میشد منم مثل تو بخوابم و دیگه بیدار نشوم. این پنجشنبه هم گذشت امار پنجشنبه ها هم از دستم در رفته مامان دوازده، اره دوازده همین پنجشنبه دوریه ... مامان بریم بسوی نماز... دوست دارم مامانم :( دل نوشته ای برای مامانم...
ما را در سایت دل نوشته ای برای مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmanvmamanama بازدید : 126 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 19:33

39month 21day مامانهمه چی تقصیر توعه، ببین نبودت بامن چکار کرد...با رفتنت باعث شدی به چه کسایی اجازه ورود به زندگیم بدمبا چه کسایی درد دل کنمو اخرش با بی رحمی تمام نابود کننبا رفتن باعث شدی، دیگه نفهمم زندگی یعنی چی؟؟؟با رفتنت باعث شدی زندگی برام جهنم باشه و هر روز آرزوی مرگ کنمبا رفتنت باعث شدی برای فرار از واقعیت به چیزای دیگه دل ببندم که پوچ بستمبا رفتنت باعث شدی دیگه چیزی ازم نمونهمیبینی مامان، میبینی کارم به کجا رسیده ؟بست نیست، دیگه کافی نیست این همه درد این همه رنج؟؟؟بازم بگم مامان؟؟تا خود صبح برات بگم؟ از بدبختیام برات بگم ؟خوش حال ميشی بدبختیامو میبینی؟بسه دیگه مامان به خودت قسم بسته دیگه، تموم شدم مامان، تموم ... .یه پسر بد | دل نوشته ای برای مامانم...
ما را در سایت دل نوشته ای برای مامانم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmanvmamanama بازدید : 122 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 19:33